دهها هزار نفر براى تماشا اجتماع کردند . فرعون و اطرافیان در جایگاه مخصوص قرار گرفتند . در این هنگام ساحران با غرور به حضرت موسى، علیهالسلام، گفتند: «یا تو آغاز به کار کن و عصا را بیفکن و یا ما آغاز مىکنیم و وسائل خود را مىافکنیم» . حضرت با خونسردى پاسخ داد: «شما کار خود را آغاز کنید» . ساحران، طنابها و عصاهاى خود را به میدان افکندند و با چشمبندى، سحر عظیمى را نشان دادند . صحنهاى که ساحران به وجود آورندند بسیار وسیع و هولناک بود . آنها بقدرى به پیروزى خود مغرور بودند که گفتند: «به عزت فرعون، قطعا ما پیروز هستیم! (1) » . وسایلى که ساحران به میدان افکندند به صورت مارهاى بزرگ و گوناگونى در آمدند . غوغایى برپا شد . ساحران که هم تعدادشان بسیار بود و هم آگاهىشان در فن چشمبندى و شعبدهبازى و استفاده از خواص مرموز فیزیکى و شیمیایى قوىتر بود با اعمال عجیب خود توانستند همه تماشاچیان را مجذوب و شیفته خود کنند . در این هنگام خداوند وحى کرد: «نترس . قطعا برترى و پیروزى با توست . عصایى را که در دست دارى بیفکن که تمام آنچه را ساحران ساختهاند مىبلعد» (2) . حضرت عصاى خود را افکند . آن عصا به اژدهاى عظیمى تبدیل شد و همه مارهاى مصنوعى ساحران را بلعید . تماشاچیان که وحشتزده شده بودند، پا به فرار گذاشتند . ساحران با خود گفتند: «قطعا تبدیل عصاى موسى به اژدها از نوع سحر نیست . اگر سحر مىبود، وسائل ما را نمىبلعید و نابود نمىکرد» . در این هنگام همه ساحران در برابر خداى موسى به سجده افتادند و گفتند: «ما به پروردگار موسى و هارون ایمان آوردیم ... (3) » .
× × ×
چندى پیش در یکى از مجلات (4) آمده بود: «رشد فکرى بشر توجه به جادوگرى را در سالهاى اخیر افزایش داده است . مردم قرن بیستم حتى در کشورهاى پیشرفته، بیش از هر زمان دیگر به جادوگرى و پیشبینى وقایع علاقهمندند . در ایران و اروپا حتى کسانى که عقیده مذهبى قوى و ثابتى دارند، بیشتر معتقد به جادوگرىاند و هیچ کس نمىتواند آنها را متهم به خرافهپرستى کند . زیرا جادوگرى جزو خرافات نیست و بدون مطالعه یا با مطالعهاى سطحى نمىتوان به آثار آن پى برد ... (به طور مثال) امروزه عقل مىتواند به نحوه معجزه معراج پیغمبر، صلىالله علیه و آله، پى ببرد و شاید در آینده آنچنان علم پیشرفت کند که هر انسانى بتواند معراج پیامبر، صلىالله علیه و آله، (5) را تکرار کند» . مطابق آنچه که نویسنده این مقاله به آن معتقد است، آیا گذشت زمان و پیشرفت علم مىتواند معجزه را براحتى توجیه کند آنقدر که به صورت یک امر عادى، توسط هر کسى قابل اجرا باشد؟ براى روشنشدن موضوع به سراغ قرآن، احادیث و منابع معتبرى مىرویم که در این باره مطالبى را ذکر کردهاند .
معجزه چیست؟
معجزه قدرتى است که فقط با اجازه و خواستخدا و با قدرتى که خدا مىدهد براى اثبات حقانیت رسولان محقق مىشود و تمام مردم از انجام آن عاجزند . یعنى معجزه به اراده شخصى بستگى ندارد و همه انبیا هم تنها به اراده خداوند معجزهاى ارایه کردهاند . به عبارتى در معجزه اجازه و قدرت خداوند وجود دارد اما در سحر و جادوگرى این طور نیست . معجزه آن است که دیگران از عمل مشابه آن عاجز باشند: طوفان نوح (6) ، سردشدن آتش بر ابراهیم، علیهالسلام (7) ، شکافتهشدن دریا به عصاى موسى، علیهالسلام (8) ، نرمشده آهن در دست داوود، علیهالسلام (9) ، بیرونآمدن شتر صالح از دل کوه (10) ، زنده بیرونآمدن یونس، علیهالسلام، از شکم ماهى (11) ، ماجراى اصحاب کهف (12) ، معجزات حضرت عیسى، علیهالسلام (13) ، داستان اصحاب فیل (14) و معراج حضرت محمد، صلىالله علیهو آله (15) و ... از جمله امورى هستند که جز به اراده خداوند هرگز تحقق نمىیافتند .
سحر و جادو و تعریف انواع آن:
سحر، ظاهرنمودن امرى است که بر خلاف جریان عادى در عالم طبیعى باشد که اصطلاحا به آن خرق عادت مىگویند . در لغتبه معناى هر کارى است که براى پى بردن به چگونگى آن باید دقت زیادى به کار برد . واژه سحر بیش از 50 بار به معانى دانش، دروغ، چشمبندى، دیوانگى و رویگردانى از حق در قرآن کریم به کار رفته است (16) .
با توجه به برخى مسلمات علمى، سحر بر سه نوع است که دو نوع آن در قرآن آمده است و نوع سوم را علما با کسب شرایطى مانند انواع ذکرشده در قرآن دانستهاند:
1 - سحر مؤثر: سحرى که در میان یهود متداول بوده اما آن را به حضرت سلیمان، علیهالسلام، نسبت مىدادند، چون مىپنداشتند که سلیمان، علیهالسلام، آن ملک و سلطنت و آن تسخیر جن و انس و حیوانات و پرندگان را به وسیله جادو فراهم مىکند (17) . از امام محمد باقر، علیهالسلام، روایتشده است که چون سلیمان از دنیا رفت ابلیس سحر و جادو را درست کرد و کفار گفتند: عجب، پس تسلط سلیمان بر موجودات به دلیل داشتن سحر و جادو بوده اما مؤمنین گفتند: نه، سلطنتسلیمان از ناحیه خدا و او پیامبر خدا بوده است .
2 - سحر تخییلى: ساحر پدیدهاى را در نگاه و خیال ما غیرواقعى جلوه مىدهد . مانند ساحران زمان حضرت موسى ، علیهالسلام، که به او گفتند: اى موسى! یا (آن است که) تو (عصا را) بیفکنى یا آنکه ما نخستین کسى باشیم که افکند . (موسى) گفت: شما بیفکنید . پس ناگهان ریسمانها و عصاهایشان از سحر آنان در (نظر) موسى چنان نمودار شد که جنب و جوش دارد» (18) .
3 - سحر شیمیایى: در چنین سحرى با برخى از مواد شیمیایى تغییراتى را در اشیاء مختلف به وجود مىآورند که براى بیننده، غیرعادى جلوه مىکند . چنانکه اگر تخممرغ را براى مدتى در سرکه بگذاریم پوست آن حالتى مىیابد که مىتوان آن را در هر مایعى که نمىتوان در حالت عادى در درون آن قرار داد فرو برد . آنگاه بر روى آن آب سرد ریخت تا به حالت عادى برگردد (19) .
البته سحر و جادو با شعبده که یک نوع چشمبندى و تصرف در دید افراد است، تفاوت دارد . شعبده با استفاده از سرعتحرکت اعضاى بدن و بخصوص دست انجام مىشود . اما سحر با وسایل غیرعادى و با مقدمات غیرطبیعى انجام مىشود .
فرق بین معجزه و سحر:
1 - معجزه از طرف خداى رحمان و براى تصدیق نبوت رسولان ارایه مىشود اما سحر از طرف شیطان و ایادى اوست .
2 - معجزه آموختنى و قابل یادگیرى نیست و به مجرد طلبنمودن آن فورا از جانب پیغمبر و به اذن خداوند حاصل مىشود ولى سحر آموختنى است و ساحر در نشاندادن سحر خود محتاج به اعمال مخصوص از قبیل تسخیر جن و شیطان و مصرف انواع طلسمات، طعامهاى خاص و داروهاى معدنى است که موجب ازبینرفتن عقل و انحراف حواس است . چنانکه در نزد اهل سحر متداول است که به وسیله نوشیدن فنجان قهوه یا چاى و امثال آن در حواس انسان تصرف مىنمایند و امور عجیب را در نظر جلوه مىدهند .
3 - زمان و مکان هیچ دخالتى در معجزه ندارد بلکه پیغمبر در هر زمان و مکانى که باشد مىتواند از خداوند آن را بخواهد و آنچه که مىآورد با آنچه که مردم طلب کردهاند، دقیقا مطابق است ولى سحر محدود به زمان و مکان مخصوص است و محدود به امورى است که ساحر اراده مىنماید نه آنچه از او طلب مىکنند . در آیات آخر سوره لقمان آمده است که غیب اختصاص به خداوند دارد و هیچ کس را بر آن اطلاعى نیست و هر یک از انبیاء چنانچه حق تعالى اذن داده به مدد وحى و الهام به این غیب آگاه شدهاند و منجمان و پیشگویان و آنهایى که از طریق ریاضت و تسخیر جن، خبرهایى مىدهند، به غیب خداوند و امور جزئى و عوالم مافوق این عالم راهى ندارند و فقط از برخى امور کلى که در این عالم رخ مىدهد خبر مىدهند و اطلاعات آنها ناقص است و مبناى صحیحى ندارد که بتوان بر قول آنها اعتماد نمود و اکثرا در کار خود خطا مىکنند .
4 - معجزات پیامبران با مبارزهطلبى همراه است و تا کنون کسى نتوانسته استبا آنها مقابله کند . چنانکه خداوند، قرآن را معجزه بزرگ پیغمبر خود قرار داد (20) که اگر تمام افراد بشر هم جمع شوند قادر نیستند حتى یک آیه مانند آن را بیاورند ولى سحر و جادو تکرارپذیر است و با معجزات انبیاء تفاوت دارد چنانکه نه از پیامبران جادو بر مىآید و نه ساحران خواهند توانست معجزهاى در میان آورند و انتساب صفاتى چون ساحر و جادوگر به پیامبران خدا، خاصه به نبى اکرم، صلىالله علیهو آله، و تهمتبه ایشان و ائمه اطهار، علیهمالسلام، در حکم تهمتبه خداست .
حکم اسلام درباره سحر و جادو:
همه فرقههاى مسلمان، سحر را از گناهان کبیره و در مواردى با استناد به آیات قرآن ممنوع و کفر دانستهاند (21) . از حضرت على، علیهالسلام، روایتشده: «سحرکننده مانند کافر به خداوند است» . از امام صادق، علیهالسلام، روایتشده: «حد ساحر و جادوگر یک ضربه شمشیر بر سرش است» . و رسول خدا، صلىالله علیهو آله، فرمودهاند: «شهادت دو شاهد عادل حکم بر حلالبودن خون جادوگر است» . همچنین از امور مرتبط با سحر یکى انجام تردستى است که اگر مایه فریب مردم نباشد اشکالى ندارد اما اگر براى نیتسوئى مورد استفاده قرار گیرد، حرام است و دیگر احضار روح است که بیشتر مراجع آن را حرام دانستهاند (22) . البته اینکه عالمى وراى عالم ما وجود دارد چیزى نیست که در تعالیم اسلامى مورد تردید قرار گرفته باشد حتى در مورد اینکه موجوداتى غیر انسانى مانند جن در عالم حیات دارند نیز شکى وجود ندارد اما اینکه عدهاى فرصتطلب و سودجو که فسادهاى اخلاقى در آنان آشکار است ادعاى رابطه با عالم دیگر را داشته باشند و از این راه به کسب درآمد بپردازند و دههابار در طول یک روز قادر باشند چنین ارتباطى را برقرار کنند امرى است که براى هیچ عاقلى پذیرفتنى نیست . یکى از محققان اروپایى درباره جادوگرى مىنویسد: «اگر آدمیان قواعد مشخصى براى اداره تمام امور زندگى خود داشتند هرگز به خرافات روى نمىآوردند» . دیگرى مىگوید: «امروزه در غرب جادوگرها بیشتر به صفحات کتابهاى داستانى کودکان سپرده شدهاند» و نویسندهاى هم عنوان مىکند: «کسانى که در جامعه ما به جادوگرى متوسل مىشوند آنهایى هستند که شدیدا احساس درماندگى مىکنند» . لذا در اسلام گفته شده است که به این گونه افراد که پیشگویى مىکنند مراجعه نکنیم و به گفتههاى آنان ترتیب اثر ندهیم، بلکه در جمیع امور توکل و ایمان به پروردگار داشته باشیم و براى رفع بلایا به درگاه خالق یکتا دعا کنیم و صدقه بدهیم .
پىنوشت:
1 . سوره شعرا (22)، آیه 44 .
2 . سوره طه (20)، آیه 69 .
3 . همان، آیه 70 تا 74 .
4 . ماهنامه کهکشان، شماره 56، آذرماه 77، صص 40 تا 42، مقاله دنیاى ناشناخته سحر و جادو (که البته نویسنده و ماخذ مقاله مجهول و نامعلوم است) .
5 . معجزه معراج پیامبر، صلىالله علیه و آله، خود بحث جداگانهاى را مىطلبد که در این مقاله، مجال پرداختن به آن نبود . اما به عنوان نمونه مىتوانید به
کتاب «فروغ تجلى» نوشته سید امیر معصومى که ماجراى معراج پیامبر با زبانى ساده و روان در آن بیان شده است، مراجعه نمایید . 6 . سوره هود (11)، آیه 24 تا 49 .
7 . سوره انبیاء (21)، آیه 69 .
8 . سوره بقره (2)، آیه 50 .
9 . سوره سباء (34)، آیه 9 تا 12 .
10 . سوره هود (11)، آیه 60 تا 68 .
11 . سوره صافات (37)، آیه 139 تا 148 .
12 . سوره کهف (18)، آیه 9 تا 26 .
13 . سوره مائده (5)، آیه 110 .
14 . سوره فیل (105) .
15 . سوره اسراء (17)، آیه 1 و سوره نجم 53 .
16 . دانشنامه قرآن و قرآنپژوهى، ج2، بهاءالدین خرمشاهى .
17 . ر . ک: سوره بقره (2)، آیه 102 و 103 .
18 . ر . ک: سوره طه (20)، آیه 65 و 66; سوره اعراف (7)، آیه 116 تا 121; سوره نمل (27)، آیه 13 و 14; سوره طه (20)، آیه 57 تا 75; سوره اسراء، آیه 101 و 102; سوره قصص (28)، آیه 36 و سوره یونس (10)، آیه 76 تا 85 . 19 . دانشنامه قرآن و قرآنپژوهى .
20 . انعام (6)، آیه 7; سوره سباء (34)، آیه 43; سوره احقاف (46)، آیه 7 و 8; سوره مدثر (74)، آیه 24 و 25; سوره زخرف (43)، آیه 30 و 31 .
21 . ر . ک: دانشنامه قرآن و قرآنپژوهى .
22 . مقام معظم رهبرى، آیةالله صافى گلپایگانى و آیةالله فاضل لنکرانى، سحر و جادو، شعبده و احضار روح را حرام مىدانند .